جدول جو
جدول جو

معنی داغ ساز - جستجوی لغت در جدول جو

داغ ساز
(دی دَ / دِ)
داغ کننده، سازندۀ آلت داغ
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داغ دار
تصویر داغ دار
دارای داغ، چیزی که در آن اثر داغ و لکه باشد، کنایه از داغ دیده، مصیبت زده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاغذساز
تصویر کاغذساز
آنکه کاغذ می سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
زاغ سر، آنکه دارای سر سیاه باشد، کنایه از ظالم سرسخت، کنایه از سیاه دل، سخت دل، برای مثال ازاین زاغ ساران بی آب و رنگ / نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ (فردوسی۴ - ۲۸۶۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
کسی که از روی نسخۀ طبیب داروها را تهیه و ترکیب می کند، دواساز، سازندۀ دارو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
آنچه با دست ساخته و پرداخته شده باشد، برای مثال هر مائده ای که دست ساز فلک است / یا بی نمک است یا سراسر نمک است (خاقانی - ۷۰۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چراغ ساز
تصویر چراغ ساز
کسی که چراغ می سازد یا تعمیر می کند
فرهنگ فارسی عمید
عمل داغ ساز:
گردون که طلسم داغسازی است
با ما بهمان چراغ بازی است،
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دارو ساز
تصویر دارو ساز
کسی که دارو میسازد. آنکه دوا تهیه کند برای فروش دوا ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داغ غسال
تصویر داغ غسال
داغ گازر نشانه گازر بر جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
آنکه دارای سر سیاه مانند زاغ باشد، ظالم سر سخت سیاه دل قسی القلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ سبز
تصویر زاغ سبز
زاج سبز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رای ساز
تصویر رای ساز
مستشار، مصلحت اندیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوا ساز
تصویر دوا ساز
کسی که دارو میسازد. آنکه دوا تهیه کند برای فروش دوا ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاب ساز
تصویر قاب ساز
فرواز گر کسی که شغلش ساختن قاب (مخصوصا قاب عکس) باشد
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که کارهای دیگران را انجام دهد: کار گشای، نیک انجام دهنده امور عامل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاغذ ساز
تصویر کاغذ ساز
کسی که کاغذ سازد کاغذ گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو ساز
تصویر دیو ساز
پرورده دیو، شیطان منش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار ساز
تصویر تار ساز
آنکه تار (آلت موسیقی) سازد سازنده تار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادب ساز
تصویر ادب ساز
ادب سازنده، تربیت کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاغ سار
تصویر زاغ سار
کنایه از سخت دل و ظالم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
کسی که دارو می سازد، آن که دوا تهیه می کند، دواساز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
Handy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
Chemist, Pharmacist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
удобный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
аптекарь , фармацевт
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
Apotheker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
praktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
зручний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
фармацевт , фармацевт
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
przydatny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
aptekarz, farmaceuta
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
方便的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از داروساز
تصویر داروساز
药剂师 , 药剂师
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دست ساز
تصویر دست ساز
útil
دیکشنری فارسی به پرتغالی